آیا برای کسب بازدید بیشتر باید از نام تجاری رقابتی و کلیدواژه های رقابتی در محتوای خود استفاده کنید؟
آیا به سود یا به ضرر شماست؟ آیا با این کار قادر به سرقت “ترافیک” سایر افراد خواهید بود یا نه؟
ارزش پیشنهادی برای نام تجاری یک رقیب در PPC وجود دارد، اما تلاش برای رتبه بندی این کلمات کلیدی برند و کلیدواژه رقابتی در جستجوی ارگانیک چیست؟ آیا برای کلمات کلیدی آن ها باید با رقبا به طور مستقیم رقابت کنید؟
این سوال برای مدت طولانی SEO را متحیر کرده است. ما تصمیم گرفتیم این معما را تنها با راهی که می دانم حل کنیم – با داده های زیادی که بر اساس تحقیقات کلمات کلیدی به دست آمده است.
اولین مطالعه جامع را با یک راه حل داده محور برای این سوال انجام دادیم: آیا برای جلب بازدید از وب سایت خود، باید از اصطلاحات برند رقبا و کلیدواژه رقابتی در وب سایت یا محتوای خود استفاده کنید؟
این چیزی است که ما می خواهیم کشف کنیم
دو روش مختلف وجود دارد که ممکن است یک تجارت الکترونیکی بخواهد از کلمات کلیدی برند یک رقیب به عنوان یک تاکتیک SEO ارگانیک استفاده کند.
یک روش فروش محصول با نام تجاری است. به عنوان مثال، یک سایت تجارت الکترونیکی از کلمه کلیدی “Nike Air Zoom” در صفحه محصول خود استفاده می کند تا بازدیدکننده ارگانیک بیشتری را از افرادی که می خواهند کفش Nike’s Air Zoom بخرند، بدست آورد. بیشتر فروشندگان تجارت الکترونیکی از این روش استفاده می کنند.
به عنوان مثال، “air zoom womens nike” به این SERP نگاه کنید. فروشندگان نتایج PPC را برای نام تجاری پیشنهاد می دهند.

اما، تحقیقات کلمات کلیدی ثابت می کند که سایت های تجارت الکترونیکی تنها به PPC اعتماد نمی کنند تا از این طریق بازدیدکننده داشته باشند. همچنین می توانند ترافیک ارگانیک کسب کنند.
در اینجا یک تصویر از همان SERP وجود دارد که نایک را با چهار موقعیت ارگانیک برتر و فروشندگان تجارت الکترونیکی نشان می دهد که پنج گزینه پایین را دارند. (این SERP به دلیل قرار گرفتن در گالری تصاویر در موقعیت پایین، فقط 9 نتیجه ارگانیک داشت.)

اگر در حال کار در یک فروشگاه تجارت الکترونیکی هستید که کفش های نایک یا کیف های دستی یا صندلی های Aeron را به فروش می رساند، باید از این کلمات کلیدی برند به عنوان بخشی از استراتژی SEO خود استفاده کنید.
اما این واضح است.
سطوح پیچیده تری در استفاده از کلمات کلیدی برند و کلیدواژه رقابتی وجود دارد که چندان واضح نیستند و نتایج بالقوه آن ها همچنین چندان واضح نیستند.
این ها سوالاتی است که پاسخ روشنی برای آن ها وجود ندارد. ما برای دریافت پاسخ مصمم بودیم، و تحقیق در مورد کلمات کلیدی و داده های مربوطه پاسخ این سوال را ارائه دادیم.
صفر تا صد آنالیز رقابتی در سئو
چگونه مطالعه را انجام دادیم
این مسئله پیچیده می شود، وقتی شما در نظر بگیرید که اصطلاحات برند تجاری تا چه اندازه متغیر هستند، چه نوع تجارت های الکترونیکی در تلاشند از آن ها استفاده کنند و آیا سایت مورد استفاده آن ها یک رقیب مستقیم است یا یک رقیب غیرمستقیم.
چالش دیگر در دستیابی به تجزیه و تحلیل داده محور مقایسه انواع وب سایت های تجارت الکترونیکی این است که ممکن است بخواهند از کلمات کلیدی برند و کلیدواژه های رقابتی استفاده کنند. این سایت ها شامل سایت های بررسی، سایت های مشاوره و سایت های کد تخفیف است.
چگونه به سایت ها برویم: سایت های How to از اصطلاح برندی مانند “Ikea” برای آموزش نحوه جمع آوری محصولات Ikea به مردم استفاده می کنند. به عنوان مثال وب سایت Sparefoot نکات، تصاویر و دستورالعمل هایی را برای نحوه جمع آوری محصولات Ikea بدون استرس ارائه می دهد.
در تصویر SERP زیر، چندین نتیجه YouTube و وب سایت دستی نیز برای کلمات کلیدی با مارک “IKEA” ظاهر می شوند.

بررسی سایت ها: بررسی سایت ها مکان مهمی برای مرور نظرات شخص ثالث است که برای استفاده از اصطلاحات برند و کلیدواژه رقابتی به تجارت دیگری غیر از مارک نیاز دارد.
توجه داشته باشید که چگونه نتایج ارگانیک زیر، که در مرور سایت ها مانند Digital Trends رتبه بندی برتر برای اصطلاحات برند و کلیدواژه های رقابتی را دارند که اکنون متعلق به خودشان هستند، قرار دارند.

سایت های کد تخفیف: سایت های تخفیف برای کمک به مشتری در یافتن تخفیف، اطلاعات مربوط به برندها را جمع می کنند، بنابراین مجبور هستند از اصطلاحات برند و کلیدواژه رقابتی استفاده کنند.
نتایج ارگانیک زیر، مانند DealHack، نتایج ردیابی رتبه بندی برای اصطلاحات مارک دار “vimeo” را نشان می دهد.

چالش دیگری داشتیم. چگونه می توانیم از نظر آماری مقدار وسیعی از سیگنال های ردیاب رتبه را بین سایت های مختلف تجارت الکترونیکی عادی کنیم؟ سایت ها به دلایل خاص دارای رتبه پایین و رتبه بالا هستند.
اگر از یک پروفایل ساخت لینک قوی از موقعیت بالاتری برخوردار باشد، چه می کنید؟ یا شاید این عمق و جامع بودن محتوایی است که به آن قدرت رتبه بندی می دهد.
کاری که ما برای غلبه بر این چالش ها انجام دادیم انتخاب دو تا از بزرگترین وب سایت های تجارت الکترونیک، Amazon.com و Ebay.com برای تحقیق در مورد کلمات کلیدی و تجزیه و تحلیل داده ها بود. این دو سایت داده های متمرکز زیادی به ما می دهند، ضمن اینکه دامنه سیگنال های ردیاب، رتبه بندی را نیز عادی می کند، که در غیر این صورت داده ها را کج نمایی می کند.
آنالیز Amazon.com
ما یک تحلیل مقایسه ای از دو مجموعه داده از آمازون انجام دادیم:
- کلمات کلیدی حاوی کلمه “بررسی”
- کلمات کلیدی تصادفی که حاوی کلمه “بررسی” نیستند.
مقایسه دو گروه داده به ما کمک می کند دریابیم که آیا ارزش دارد که به طور ارگانیک برای کلمات کلیدی مرتبط با بررسی (یا مرتبط با عدم بررسی) رتبه بندی کنیم.
ما تحقیقات کلمات کلیدی را در مورد 41.4 میلیون کلمه کلیدی که 100 نتیجه برتر موتور جستجوی Google را برای Amazon.com تولید کرده اند، شمردیم. تعداد کلیک های حاصل از این نتایج SERP تقریباً 236 میلیون مورد بوده است.
ما همچنین این مجموعه داده را برای تجزیه و تحلیل همه کلمات کلیدی حاوی اصطلاح “بررسی” تقسیم بندی کردیم. 465،550 کلمه کلیدی از این 41.4 میلیون کلمه وجود داشت. ما 30،000 کلمه کلیدی بررسی را که بیشترین میزان بازدید را برای آمازون ایجاد کرده اند، جذب کردیم. ما دریافتیم که متوسط موتور جستجوگر آن ها 140 جستجو در هر ماه است.
برای کلمات کلیدی بدون بررسی، ما یک انتخاب تصادفی به همان اندازه از کلمات کلیدی که دارای حجم کلمات کلیدی یکسان بودند (140 جستجو در ماه) استخراج کردیم.
ما برای هر یک از این دو گروه کلمات کلیدی به سه سوال متمرکز بر داده پاسخ دادیم:
1.رتبه بندی این کلمات کلیدی چقدر دشوار است؟
این مسئله مشکل تحقیق در مورد کلمه کلیدی است و ما از SEMRush برای داده های خود استفاده کردیم. ابزارهای SEO دیگر مانند Moz و Ahrefs دارای معیارها و الگوریتم هایی هستند که تعیین درجه سختی برای یک کلمه کلیدی خاص را تعیین می کنند. هنگام برنامه ریزی برای یک کمپین بازاریابی محتوا، این یک اندازه گیری واقعا مفید است.
2.CPC چیست؟
CPC یا هزینه هر کلیک برای دانستن میزان رقابت یک اصطلاح خاص موتور جستجو و میزان پیشنهاد مفید شما است.
برای اهداف ما، می خواستیم میزان متوسط هزینه برای گروه کلمات کلیدی را درک کنیم، تا تعیین کنیم آیا هدف قرار دادن این مواد به صورت ارگانیک در موتورهای جستجو نیز مفید است.
3.تراکم رقابتی آن ها چقدر است؟
تراکم رقابتی مشابه ستون “رقابت” در Google Keyword Planner است “که به عنوان” کم “،” متوسط ”یا” زیاد “تعیین می شود.
این اندازه گیری تعیین کرد که چه تعداد تبلیغ کننده از آن کلمه کلیدی خاص در تبلیغات خود استفاده می کنند. این معیار به ما کمک می کند ارزش پولی پیگیری نتایج موتور جستجوی ارگانیک را برای اصطلاحات مرتبط با تبلیغ اعتبار سنجی کنیم. اگر نتایج متوسط تراکم رقابتی بالایی را نشان دهد، رتبه بندی برای این اصطلاح در یک محیط جستجوی شلوغ پرداختی دشوار خواهد بود.
اعداد نزدیک به 1 (مانند 0.9) به معنی تراکم رقابتی بالا است، اما اعداد کوچکتر (مانند 0.02) به معنای تراکم رقابتی نسبتاً کم است.
پاسخ دادن به این دو سوال برای کلمات کلیدی بررسی و کلمات کلیدی بدون بررسی می تواند درک کاملی از چگونگی رتبه بندی یک سایت برای چنین اصطلاحاتی داشته باشد و آیا چنین کاری عاقلانه است.
اینجا تجزیه و تحلیل ما است.

Takeaways: چگالی رقابتی با CPC حرکت می کند، بنابراین این دو عدد تقریباً در حوزه پرداخت شده با یکدیگر موازی می شوند. با این حال، دشواری کلمه کلیدی متوسط جایی است که ما توانایی رتبه بندی آلی این اصطلاحات را شناسایی کنیم.
با کمال تعجب، کلمات کلیدی بدون بررسی (کسانی که نام تجاری به آن ها ضمیمه نشده است) فقط نیمی از ارزش CPC کلمات کلیدی مارکدار را دارند.
حتی اگر این کلمات کلیدی برند و کلیدواژه رقابتی از منظر پرداخت شده ای دارای ارزش بیشتری باشند، درجه بندی ارگانیک آن ها نسبت به نمونه های گرانترشان دشوارتر است.
اگر جستجوی پرداختی و هزینه را به طور کامل از معادله حذف کنیم، منطقی است که یک کسب و کار تلاش های ارگانیک خود را در موتورهای جستجو بر روی کلمات کلیدی برند و کلیدواژه رقابتی (غیر “بررسی”) متمرکز کند. آن ها قصد معامله بالاتر، ارزش کلی بیشتر و احتمال بهبود رتبه بندی دارند.
نتیجه این داده ها این است: کلمات کلیدی مارک دار را از رقبای غیرمستقیم خود پیدا کنید و آن ها را در بازاریابی محتوای خود هدف قرار دهید.
آنالیز eBay.com
تجزیه و تحلیل eBay ما از همان روش استفاده کرد، اما در تجزیه و تحلیل به زاویه دیگری گرفت.
مجموعه تحقیقات کلمات کلیدی برای eBay کوچکتر بود، بنابراین ما تقریباً از همه کلمات کلیدی (متشکل از حجم موتور جستجو بیشتر از 10 ماه) استفاده کردیم که بازدید را به eBay.com هدایت می کردند. این مقدار 21.2 میلیون کلمه کلیدی است. حجم متوسط موتور جستجو 40 بود.
ما دو مجموعه داده را تجزیه و تحلیل کردیم:
- کلمات کلیدی بدون مارک – آن هایی که حاوی هیچ اصطلاح تجاری نیستند، از جمله “ebay”.
- کلمات کلیدی مارک دار – کلمات کلیدی حاوی برخی از نام های تجاری، مانند “invicta” یا “عقاب های فیلادلفیا”.
نحوه مقایسه این دو مجموعه در اینجا است.


پیامی که در این داده ها نشان داده شده چیست؟ دشواری کلمه کلیدی میانه تقریباً در تمام انواع کلمات کلیدی یکسان است. اگر مشکل را برابر بدانیم، منطقی است که تلاش جستجوی ارگانیک خود را بر روی با ارزش ترین کلمه کلیدی متمرکز کنیم. ما برای درک اینکه چگونه کلمات کلیدی “تخفیف” در ترکیب بازی می کنند، زیرمجموعه ای را تجزیه و تحلیل کردیم. این چیزی است که ما کشف کردیم.
با ارزش ترین کلمات کلیدی، همانطور که توسط CPC نشان داده شده است، کلمات کلیدی تخفیف هستند. این بینش “تخفیف” مفید است، زیرا یک کلمه کلیدی “تخفیف” قصد روشن کردن موتورهای جستجو را نشان می دهد. کاربر می خواهد چیزی بخرد. کلمات کلیدی تخفیف احتمال تبدیل زیادی دارند، به همین دلیل قیمت پیشنهادی CPC بالایی دارند.
مجموعه ارزشمند دیگر کلمات کلیدی و کلیدواژه رقابتی اصطلاحات برند هستند. منطقی است، هم از نظر استراتژی و هم از منظر تلاش، تمرکز روی اصطلاحات ارزشمندی که به تبدیل بازدیدکنندگان بیشتر به خریداران کمک می کند.
نحوه استفاده از کلمات کلیدی برند برای بازدید بیشتر در سایت خود: رویکرد گام به گام
داده ها به ما می گویند استفاده از کلمات کلیدی برند در استراتژی موتور جستجوی ارگانیک شما هوشمند است. این سوال واضحی را به وجود می آورد. چطور؟
اول، مواردی که نباید انجام شود در اینجا است: همه این صحبت ها در مورد استفاده از کلمات کلیدی برند رقبا ممکن است باعث شود شما فکر کنید باید رقبای مستقیم را هدف قرار دهید.
شما نباید این کار را انجام دهید
چرا که نه؟
مشکلات تبدیل
اول، زیرا هیچ راه قابل اعتمادی برای تبدیل این ترافیک وجود ندارد. اگر یک کاربر قصد معامله در یک کلمه کلیدی برند خاص را داشته باشد، پس انتظار دارد که این هدف را ادامه دهد.
در اوایل سال 2008، گوگل اهمیتی را که کاربران نسبت به مارک تجاری قائل بودند و توجهی که این امر به ادراک و تمایل داشت، تشخیص داد. اریک اشمیت گفت، “تمایل به مارک تجاری کاملاً سخت است. این برای وجود انسان بسیار اساسی است که از بین نمی رود. باید یک جز ژنتیکی داشته باشد. “
این که آیا شما می خواهید ژن میل ترکیبی مارک تجاری را پیدا کنید یا خیر مسئله این نیست. مسئله این است که مردم به مارک ها اهمیت می دهند. اگر برای مارک یک رقیب مستقیم رتبه بندی کنید، این تجربه خوبی به کاربر نمی دهد.
مشکلات گیج کننده
دوم، ایجاد سردرگمی در نام تجاری است. استفاده از ردیاب رتبه بندی برای نام تجاری رقیب مستقیم شما ممکن است کاملاً زیرکانه و هوشمندانه به نظر برسد. اما، در واقع، این مردم را گیج خواهد کرد. برای استفاده از یک مثال فوق العاده، چرا وقتی من “نایک” را گوگل می کنم، وب سایت آدیداس ظاهر می شود؟ آیا آدیداس آن ها را خریداری کرده است؟ آیا Google الگوریتم خود را خفه می کند. کاربر گیج می شود.
سایر آژانس ها این کار را نمی کنند
سوم، ما هیچ یک از برترین آژانس های بازاریابی را در وب سایت های خود مشاهده نکرده ایم. به عنوان یک مطالعه نتیجه گیری برای این مورد، ما بررسی کردیم که چگونه بهترین آژانس های آنلاین از اصطلاحات برند در محتوای خود استفاده می کنند. ما با استفاده از کلمات کلیدی برند و کلیدواژه رقابتی رقبای مستقیم، هیچ موردی را که آن ها به دنبال ترافیک ارگانیک هستند، شناسایی نکردیم.
این کار خیلی سخت است.
استفاده از یک مارک از موقعیت Google در رتبه بندی برتر تقریباً غیرممکن است. چگونه از “CNN” برای اصطلاح “CNN” پیشی می گیرید؟ نمی توانید.
اثر قطره پایین در درخواست های برند یا کلیدواژه های طولانی صدق می کند. با اضافه کردن “تخفیف” یا “بررسی” به این اصطلاحات برند، بازی کاملاً باز است. همانطور که یک تمرین ساده ردیاب رتبه ثابت می کند، هرکسی می تواند رتبه بندی کند.
بنابراین، از چه نوع کلمات کلیدی رقیب برند باید استفاده کنید؟
رقابت غیرمستقیم
پتانسیل رتبه بندی بالاتر است، مقدار بیشتر است و نتایج بسیار جذاب تر است. در اینجا نحوه انجام آن آورده شده است.
چگونه رقبای غیرمستقیم خود را شناسایی کنیم؟ – اول، شما باید بفهمید که رقبای غیر مستقیم شما چه کسانی هستند. چگونه این را فهمیدید؟
رقیب غیر مستقیم، مشاغلی در همان صنعت است که محصول یا خدمات متفاوتی را می فروشد.
در اینجا نحوه پیدا کردن رقبای غیرمستقیم خود آورده شده است.
- تحقیقات کلمه کلیدی در گوگل را با جستجوی هر یک از مهمترین کلمات کلیدی خود انجام دهید.
- برای هر کلمه کلیدی، لیستی از تمام مشاغلی که نتایج موتور جستجو را پرداخت کرده اند تهیه کنید.
- از این لیست، کسانی را شناسایی کنید که رقیب مستقیم در مقابل رقیب غیرمستقیم هستند. شما یک رقیب مستقیم خواهید شناخت، زیرا این یک تجارت است که محصول یا خدمات یکسانی را به همان بازار می فروشد.
- برای هر کلمه کلیدی لیستی از تمام رقبای غیرمستقیم ایجاد کنید.
اگر محصولات فیزیکی را در فروشگاه تجارت الکترونیکی خود می فروشید، یافتن رقبای غیرمستقیم با کلمات کلیدی مرتبط با محصولات گوگل دشوار است. بیشتر نتایج پرداخت شده سایت های تجارت الکترونیکی هستند که یک محصول مشابه را می فروشند.
در عوض، ممکن است لازم باشد کلمات کلیدی مرتبط با Google را با استفاده از عباراتی مانند این استفاده کنید:
- [محصول مارک دار] بررسی
- [محصول مارک دار] امتیاز
- کوپن [محصول مارک دار]
- [محصول با مارک] نظرات مشتری
- [محصول با مارک] مزایای
برای یافتن رقبای غیرمستقیم هم به نتایج ارگانیک و هم به نتایج پرداخت شده نگاه کنید.
به عنوان مثال، بگذارید بگوییم من در وب سایت تجارت الکترونیکی خود کفش های womens nike zoom را می فروشم. همه نتایج جستجوی پرداخت شده رقبای مستقیم هستند.

برای یافتن رقبای غیرمستقیم، باید نتایج موتور جستجوی خود را گسترش دهم. این بار، من “بررسی های womens nike zoom” را جستجو می کنم.
نتایج ارگانیک حداقل چهار رقیب غیرمستقیم را نشان می دهد.

همانطور که من با فروشگاه تجارت الکترونیکی خود همانند هرکدام از این سایت ها محصول را مستقیماً نمی فروشیم. در عوض، این سایت ها اطلاعات محصول و بررسی های کلی را منتشر می کنند. آن ها همچنین مقایسه محصول را ایجاد می کنند و لینک هایی را ایجاد می کنند که منجر به سایت های تجارت الکترونیکی می شود که محصول به فروش می رسد.
این نمونه ای از یک رقیب غیر مستقیم است که برای یک کلمه کلیدی با برند “بررسی” رتبه بندی می کند.
کلمات کلیدی مارک دار را شناسایی کنید که بیشترین میزان بازدید را به مسابقه می رسانند – هدف شما این است که بیشترین میزان بازدید را از این رقبای غیرمستقیم بدزدید. از آنجا که شما یک محصول یا خدمات مکمل را ارائه می دهید، کاربرانی که رقیب غیر مستقیم را جستجو می کنند ممکن است به پیشنهاد شما علاقه مند شوند.
اگر حساب SEMRush دارید، آن را باز کنید و وارد دامنه رقیب غیر مستقیم خود شوید.

به پایین به بخش “Top Organic Keywords” بروید. روی “Full Report” کلیک کنید.

به تمام کلمات کلیدی برند و کلیدواژه رقابتی شده توجه کنید. در مثال بالا، هر یک از وب سایت های برتر (به جز فیسبوک) کلمات کلیدی با مارک MS هستند: “Microsoft” ، “Hotmail” ، “Windows 10” و “Internet Explorer”.
اگر وب سایت کوچک باشد، ممکن است بتوانید از تمام اصطلاحات موجود در نمودار استفاده کنید. اگر با یک رقیب غیرمستقیم بسیار بزرگ روبرو هستید، باید نتایج کلمات کلیدی را فیلتر کنید یا تعداد محدودی را برای رقابت انتخاب کنید.
اکنون، برای این کلمات کلیدی رتبه بندی کنید. چطور؟ از این کلمات کلیدی در محتوای سایت خود استفاده کنید – اکنون که لیستی از رقبای غیرمستقیم و تمام اهداف کلمات کلیدی آن ها را در اختیار دارید، وقت آن است که از آن ها در سایت خود استفاده کنید.
فقط بیخیال آن ها در محتوای خود نشوید. در عوض، شما باید محتوای متمرکز و جامعی ایجاد کنید که مستقیماً به یک موضوع یا نگرانی در مورد این رقیب غیر مستقیم یا محصول یا خدمات برند آن ها بپردازد.
به یاد داشته باشید، هدف شما این نیست که یک رقیب غیر مستقیم را از گود خارج کنید. ممکن است بخواهید یک بررسی مفید از خدمات آن ها انجام دهید یا توضیح دهید که چگونه محصول آن ها برای شما مفید است.
اطمینان حاصل کنید که محتوای شما جامع و عمیق است. این به طور چشمگیری شانس شما برای دستیابی به ترافیک ارگانیک را بهبود می بخشد.
در اینجا یک استراتژی گام به گام برای رتبه بندی برای این کلمات کلیدی آورده شده است:
لیست کلمات کلیدی و سوالات خود را با رقیب غیرمستقیم خود قرار دهید.
بخشی از محتوا را در اطراف هر کلمه کلیدی ایجاد کنید. از کلمه کلیدی به عنوان موضوع استفاده کنید و عنوان را در اطراف کلمه کلیدی توسعه دهید. به عنوان مثال، اگر کلمه کلیدی “Windows 10” را در لیست خود داشتید، می توانید یک مقاله وبلاگ با عنوان “16 تاکتیک پیشرفته سفارشی سازی برای کاربران ویندوز 10” ایجاد کنید.
کلیدواژه را از هر زاویه ممکن بررسی کنید، مطمئن شوید که از هر موضوع مرتبطی استفاده می کنید. با استفاده از مثال ویندوز 10، می توانید موضوع را به طور کامل تحقیق کنید و در مورد موضوعات و اصطلاحاتی مانند “موضوع”، “کورتانا” و “همگام سازی” صحبت کنید.
اطمینان حاصل کنید که قطعه محتوا حداقل 2000 کلمه باشد.
پیگیری داده ها و مشارکت کاربر – کافی نیست که قطعه خود را بنویسید و آن را رها کنید.
به عنوان مثال اگر کلمات کلیدی خود را ردیابی می کنید، مطمئن شوید که این اصطلاحات برند و کلیدواژه رقابتی جدید را به ابزار کلمه کلیدی خود اضافه کرده اید تا عملکرد این محتوا را ببینید.
نتیجه
در اینجا مهمترین اقدامات اجرایی تجزیه و تحلیل داده های ما وجود دارد.
آیا باید از نام تجاری رقابت در محتوای وب سایت خود استفاده کنید تا ترافیک جستجوی ارگانیک تری به سایت خود وارد کنید؟ بله.
آیا این کار کمک می کند یا به شما آسیب می رساند؟ به شما کمک کند.
آیا شما قادر به سرقت “ترافیک” سایر افراد خواهید بود؟ بله.
آیا برمی گردند و از شما انتقام می گیرند؟ فقط اگر رقبای مستقیم را هدف قرار دهید.
این دیوانه کننده است که فکر کنید با استفاده از کلمات کلیدی برند و کلیدواژه رقابتی می توانید ترافیک رقابتی غیر مستقیم خود را بدزدید. اما درست است کار می کند.
و آنقدرها هم که فکر می کنید سخت نیست!
احتمالاً شگفت آورترین اقدام برای دریافت اطلاعات ما این بود: رتبه بندی برای کلمات کلیدی مارک دار به همان اندازه کلمات کلیدی بدون مارک آسان است، اما ارزش آن دو برابر است.
مطمئناً، من به اندازه فرد بعدی مشتاق استفاده از جستجوی پولی هستم. جای خودش را دارد. اما، در دنیای بازاریابی اینترنتی، جستجوی ارگانیک هنوز برنده است.
وقتی این 62.6 میلیون کلمه کلیدی تجارت الکترونیک را تجزیه و تحلیل کردیم، نمی دانستیم چه چیزی پیدا خواهیم کرد. در پایان، ما به همه سوالات خود پاسخ دادیم و دیدگاه های باورنکردنی به دست آوردیم.
منبع: neilpatel.com
دیدگاهی بنویسید